حمله denial-of-service (DoS) یک نوع حمله سایبری است که هدف اصلی آن مختل کردن عملکرد طبیعی سیستمها، سرورها یا شبکهها میباشد. در این حمله، مهاجم حجم زیادی از درخواستهای غیرمجاز یا جعلی را به سمت سیستم هدف ارسال میکند. این درخواستها منابع سیستم مانند پردازنده، حافظه، پهنای باند یا سایر منابع محدود را اشباع میکنند. در نتیجه، سیستم هدف نمیتواند به درخواستهای واقعی پاسخ دهد که این امر موجب کندی عملکرد، بیپاسخ ماندن یا حتی از دسترس خارج شدن آن میشود. چنین حملاتی میتوانند برای وبسایتها، سرویسهای آنلاین و سایر سیستمهای اینترنتی بسیار آسیبزننده باشند. حملات DoS علاوه بر ایجاد اختلال در خدمات آنلاین، میتوانند خسارتهای مالی هنگفتی به سازمانها وارد کنند، به ویژه اگر این حملات باعث از دست رفتن دسترسی به سرویسها و اختلال در کسبوکار شوند. علاوه بر این، این حملات میتوانند آسیبهای جدی به اعتبار و شهرت سازمانها وارد کنند، زیرا کاربران ممکن است به دلیل مشکلاتی که ایجاد میشود، اعتماد خود را به سرویسدهندگان از دست بدهند. یکی از انواع حملات DoS، حمله distributed denial-of-service (DDoS) است. در حملات DDoS، ارسال درخواستها از چندین منبع مختلف به طور همزمان انجام میشود. این حملات معمولاً از شبکههای بزرگ رباتها یا باتنتها استفاده میکنند. همچنین این حملات به دلیل پراکندگی منابع حمله، به مراتب پیچیدهتر و خطرناکتر از حملات DoS ساده هستند. حملات DDoS به دلیل استفاده از منابع متعدد و توزیعشده برای انجام حملات، نه تنها میتوانند از نظر فنی برای مقابله دشوارتر باشند، بلکه میتوانند به سرعت از ابعاد یک حمله کوچک به یک حمله گسترده و ویرانگر تبدیل شوند. این حملات در حال افزایش هستند و حتی بزرگترین شرکتها و سرویسدهندگان آنلاین نیز نمیتوانند به طور کامل از آنها در امان باشند. سازمانها و وبسایتهای بزرگ که در معرض حملات DDoS قرار میگیرند، ممکن است دچار مشکلات جدی شوند که بر عملکرد روزانه آنها تأثیر گذاشته و برای رفع مشکلات و بازسازی سرویسها نیاز به صرف هزینههای بالا و زمان زیادی داشته باشند. در نتیجه، با توجه به رشد روزافزون این نوع حملات، اهمیت اقدامات پیشگیرانه و روشهای مقابله با حملات DDoS برای حفاظت از سرورها و شبکهها بیشتر از همیشه احساس میشود.
حملات DDoS شامل انواع مختلفی از حملات هستند که به شرح زیر میباشند:
ICMP floods، که به آن Ping floods نیز گفته میشود، نوعی حمله DDoS است که دستگاههای شبکه را هدف قرار میدهد و آنها را با تعداد زیادی بسته Echo Request (Ping) پروتکل ICMP تحت فشار قرار میدهد. پروتکل ICMP برای عیبیابی و رفع مشکلات شبکه استفاده میشود، که دستور معروف “ping” یکی از کاربردهای آن است. در حمله ICMP flood، مهاجم حجم زیادی از بستههای درخواست Echo ICMP را به دستگاه یا شبکه هدف ارسال میکند و اغلب از باتنتها یا چندین رایانه آسیبدیده برای تقویت حمله استفاده میشود. هر بسته درخواست Echo باعث میشود که دستگاه هدف به آن پاسخ داده و بستهای به نام Echo Reply ارسال کند. در حمله Flood، حجم بالای درخواستها باعث میشود که پهنای باند و توان پردازشی دستگاه هدف به سرعت اشباع شود. این سیل از ترافیک ICMP میتواند باعث شلوغی شبکه، افزایش زمان پاسخگویی و حتی عدم پاسخگویی کامل دستگاه هدف شود، که در نهایت ارتباطات شبکه را مختل میکند.
Low Orbit Ion Canon (LOIC) ابزاری است که ابتدا برای ارزیابی عملکرد شبکه طراحی شده بود، اما به طور گستردهای در حملات DDoS نیز مورد استفاده قرار میگیرد. حملات LOIC معمولاً توسط گروهی از افراد به صورت هماهنگ شده انجام میشوند که با استفاده از این ابزار، سرور یا وبسایت هدف را با حجم عظیمی از ترافیک اشباع میکنند. این حملات به طور عمده توسط گروههای هکری یا جوامع آنلاین ناشناس به منظور مختل کردن یا اعتراض به وبسایتها و سازمانهای خاص انجام میشوند. هنگامی که LOIC فعال میشود، هر مهاجم میتواند یک جریان مداوم از بستههای HTTP، UDP یا TCP را به سمت هدف ارسال کند. این بستهها باعث اشباع منابع شبکه هدف میشوند و در نهایت موجب اختلال در عملکرد خدمات میشوند.
حملات DDoS انواع مختلفی دارند که رایجترین آنها شامل حملات SYN Flood،HTTP Flood و UDP Flood میباشند.
حمله SYN Flood نوعی از حملات DDoS است که از فرآیند Three-Way Handshake در پروتکل کنترل انتقال (TCP) سوء استفاده میکند، که پروتکل اصلی ارتباطات اینترنتی بیشتر سیستمها است. هدف این حمله، فریب سیستم هدف و اشباع منابع آن است به طوری که نتواند به درخواستهای قانونی سیستم پاسخ دهد. در حمله SYN Flood، مهاجم حجم زیادی از بستههای SYN جعلی را به سرور هدف ارسال میکند، بدون اینکه مراحل Three-Way Handshake را تکمیل کند. سرور برای مدیریت این اتصالات ناتمام منابع خود را اختصاص میدهد و منتظر دریافت بسته ACK نهایی میماند، که هیچگاه ارسال نمیشود. در نتیجه، منابع سرور مصرف شده و سرور قادر به پاسخگویی به درخواستهای واقعی نخواهد بود.
حمله HTTP Flood نوعی از حملات DDoS است که سرورهای وب را هدف قرار میدهد و آنها را با حجم زیادی از درخواستهای HTTP مواجه میکند. در این حمله، مهاجم با ارسال تعداد زیادی درخواست به ظاهر قانونی به سرور هدف، منابع آن را مصرف کرده و باعث میشود که سرور نتواند به ترافیک واقعی کاربران پاسخ دهد. با ارسال یک جریان مداوم از درخواستهای HTTP، مهاجم سعی دارد قدرت پردازشی، حافظه و پهنای باند سرور را مصرف کرده و در نهایت باعث میشود که سرور از کار بیفتد.
حمله UDP Flood نوعی از حملات DDoS است که زیرساختهای شبکه را هدف قرار میدهد و آنها را با حجم زیادی از بستههای پروتکل UDP مواجه میکند. برخلاف TCP، UDP پروتکلی بیاتصال است که نیازی به فرآیند Hand Shake ندارد، این ویژگی باعث میشود مهاجمین بتوانند حجم زیادی از ترافیک را با کمترین بار اضافی تولید کنند. در این حمله، مهاجم تعداد زیادی بسته UDP را معمولاً با استفاده از آدرسهای IP جعلی برای دشوار کردن ردیابی به سرور یا شبکه هدف ارسال میکند. از آنجا که UDP تضمینی برای تحویل بستهها یا تأیید دریافت کننده ندارد، زیرساخت هدف مجبور است به هر بسته ورودی پاسخ دهد. این حملات باعث اشباع پهنای باند، قدرت پردازشی و منابع دیگر شبکه میشود و در نتیجه باعث کندی شبکه و اختلال در ارتباطات کاربران مجاز میشود.
تمرکز اصلی حملات DoS بر اشباع ظرفیت سیستم هدف است، به طوری که باعث میشود سیستم نتواند به درخواستهای اضافی پاسخ دهد. انواع مختلف حملات DoS را میتوان بر اساس شباهتهایشان به گروههای مختلف تقسیم کرد. در حملات DoS، مهاجم از چندین روش مختلف برای فشار آوردن به سیستم هدف استفاده میکند. یکی از این روشها، اشباع حافظه یا منابع پردازشی سیستم است که باعث میشود سیستم نتواند درخواستهای جدید را پردازش کند. در این حالت، سیستم به طور کامل به درخواستهای غیرمجاز اختصاص داده میشود و درخواستهای واقعی از سوی کاربران قانونی به طور کامل نادیده گرفته میشوند. این نوع حمله معمولاً باعث کندی عملکرد سیستم و در برخی موارد خرابی آن میشود. حملات دیگری مانند حملات flood که پیش تر به آن پرداختیم نیز وجود دارند که در آنها مهاجم با ارسال حجم زیادی از بستهها یا دادهها به سرور، ظرفیت آن را اشباع میکند. این حملات به طور خاص به دلیل حجم بالای ترافیک ایجاد شده باعث میشوند که سرور یا شبکه هدف نتواند به درخواستهای جدید پاسخ دهد و از کار بیفتد. در نهایت، در هر دو نوع حمله، هدف اصلی جلوگیری از دسترسی به خدمات برای کاربران مجاز است که منجر به از کار افتادن سرور یا سیستم میشود.
حملات DDoS از شبکههایی از دستگاههای متصل به اینترنت به عنوان منابع حمله استفاده میکنند. این شبکهها شامل رایانهها و دستگاههای مختلفی هستند که معمولاً از نوع دستگاههای اینترنت اشیاء (IoT) میباشند، که به بدافزار آلوده شدهاند. این بدافزار به مهاجم اجازه میدهد تا این دستگاهها را از راه دور کنترل کند. هر یک از این دستگاههای آلوده به عنوان بات یا زامبی شناخته میشوند. سپس، مهاجم میتواند با ارسال دستورات از راه دور به هر یک از باتها، حملهای هماهنگ شده را به سمت هدف هدایت کند. این حمله معمولاً با هدف مختل کردن عملکرد سیستمهای قربانی انجام میشود. در این نوع حمله، وقتی سرور یا شبکه یک قربانی هدف حمله قرار میگیرد، هر بات به طور مستقل درخواستهایی به سمت آدرس IP هدف ارسال میکند. این درخواستها به اندازهای زیاد هستند که میتوانند منابع سرور یا شبکه هدف را اشباع کرده و آن را ناتوان از پاسخگویی به درخواستهای مجاز کنند. در نتیجه، دسترسی کاربران قانونی به خدمات و اطلاعات مسدود شده و سرور یا شبکه هدف از کار میافتد. یکی از ویژگیهای مهم و پیچیده در این نوع حملات این است که چون هر بات به طور مستقل یک دستگاه اینترنتی قانونی است، تفکیک ترافیک حمله از ترافیک واقعی کاربران بسیار دشوار میشود. این ویژگی باعث میشود که شناسایی و مقابله با حملات DDoS چالش برانگیز باشد و مهاجم بتواند با استفاده از این روشها به راحتی ترافیک حمله را مخفی کرده و به هدف خود برسد.
حمله denial-of-service (DoS) با ارسال حجم زیادی از ترافیک به سمت یک سرور، باعث میشود که وبسایت یا منبع مورد نظر غیرقابل دسترسی شود. حمله distributed denial-of-service (DDoS) نوعی از حملات DoS است که در آن از چندین کامپیوتر یا دستگاه برای ارسال ترافیک به سمت منبع هدف استفاده میشود. هر دو نوع حمله هدفشان اشباع کردن سرور یا برنامه وب است تا خدمات مختل شوند. زمانی که سرور با حجم زیادی از بستههای TCP/UDP رو به رو میشود که از عهده پردازش آنها برنمیآید، ممکن است سرور کرش کند، دادهها خراب شوند و منابع به طور نادرست هدایت یا حتی تمام شوند به طوری که سیستم کاملاً از کار بیفتد. اصلیترین تفاوت بین حملات DoS و DDoS این است که حملات DoS از یک سیستم به سیستم دیگر انجام میشود، در حالی که حملات DDoS شامل حمله چندین سیستم به یک سیستم واحد است. تفاوتهای دیگری نیز وجود دارند که به ماهیت یا شناسایی حمله مربوط میشوند، از جمله:
اگرچه جلوگیری کامل از حملات DoS دشوار است، اما اقداماتی وجود دارند که میتوانید برای محدود کردن تأثیر آنها انجام دهید و هنگام وقوع حمله به درستی واکنش نشان دهید:
عدم اقدام به موقع در برابر حملات DoS میتواند پیامدهای جدی و خطرناک برای شما و کسبوکار شما به همراه داشته باشد. این حملات قادرند منابع سیستم شما را به طور کامل مختل کرده و موجب اختلال در دسترسی به خدمات یا وبسایتهای شما شوند. در نتیجه، علاوه بر خسارات مالی مستقیم، ممکن است اعتبار برند شما نیز تحت تأثیر قرار گیرد و اعتماد مشتریان به شما کاهش یابد. همچنین، عدم واکنش سریع میتواند در درازمدت به مشکلات امنیتی و از دست دادن دادهها منجر شود، که این خود میتواند تأثیرات منفی غیرقابل جبرانی بر روی عملیات و روند کسبوکار شما بگذارد. بنابراین، برای حفظ امنیت و ثبات کسبوکار خود، اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و آماده سازی برای مقابله با اینگونه حملات ضروری است.
جلوگیری از حملات DDoS میتواند چالشبرانگیز باشد، به ویژه در زمانهای پیک ترافیک یا در شبکههای توزیعشده و وسیع. یک دفاع پیشگیرانه واقعی در برابر تهدیدات DDoS به چندین عامل کلیدی بستگی دارد: کاهش سطح حمله، نظارت بر تهدیدات و ابزارهای مقیاسپذیر کاهش حملات DDoS.