حملهی Replay Attack یکی از انواع حملات در شبکههای کامپیوتری است که در آن مهاجم با شنود دادههای در حال انتقال، آنها را بدون نیاز به رمزگشایی ذخیره کرده و در زمان دیگری به مقصد اصلی ارسال میکند. در این سناریو، مهاجم وانمود میکند که فرستنده اصلی پیام است، در حالی که تنها یک نسخه تکراری از پیام قبلی را ارسال کرده است. به همین دلیل این حمله با نام «Replay» شناخته میشود. این نوع حمله میتواند گیرنده را فریب دهد و باعث شود سیستم مقصد، اطلاعات تکراری را به عنوان دادهای قانونی و جدید پردازش کند. از آنجایی که مهاجم نیازی به تغییر یا فهم محتوای پیام ندارد، اجرای این حمله سادهتر بوده و در عین حال میتواند دسترسی غیرمجاز به شبکه یا منابع حساس را برای او فراهم کند. به همین دلیل، حمله Replay به عنوان یک تهدید جدی در ارتباطات شبکهای مطرح میشود، به ویژه در زمینههایی همچون احراز هویت و تراکنشهای مالی که اهمیت بالایی دارند. برای مثال، در یک سیستم پرداخت آنلاین، اگر پیام تراکنش مالی Replay شود و سامانه آن را مجدداً معتبر تلقی کند، ممکن است مبلغ دوباره از حساب کاربر کسر شود.
این حمله در چند مرحله صورت میگیرد که به شرح زیر است:
فاز اول: شنود دادهها
نخستین مرحله در حمله Replay، شنود یا رهگیری جریان دادهها توسط مهاجم است. در این مرحله، مهاجم تلاش میکند تا دادههایی را که از طریق شبکه منتقل میشوند، مانند اطلاعات ورود به سیستم، تراکنشهای مالی یا سایر دادههای حساس، به طور مخفیانه ضبط کند. برای انجام این کار، مهاجم ممکن است از تکنیکهای مختلفی مانند روش های نفوذ به شبکههای ناامن یا به کارگیری ابزارهایی نظیر packet analyzer استفاده کند که توانایی شنود و ثبت بستههای داده در حال عبور از شبکه را دارند.
فاز دوم: ذخیرهسازی دادهها
پس از آن که مهاجم با موفقیت دادههای در حال انتقال را شنود کرد، مرحلهی بعدی ذخیرهسازی این اطلاعات است. دادههای به دست آمده ممکن است شامل اطلاعاتی حساس و باارزش باشند که مهاجم آنها را در حافظه ذخیرهسازی محلی و یا روی سرورهای مختلف نگهداری میکند تا در فرصتی مناسب مورد استفاده قرار دهد. در ادامه، مهاجم با بررسی دقیق این دادهها تلاش میکند تا اطلاعات مهم و قابل سوءاستفاده را استخراج کند؛ اطلاعاتی نظیر نامهای کاربری، گذرواژهها، شمارههای کارت اعتباری، کلیدهای دسترسی یا هرگونه داده محرمانهای که بتواند زمینه را برای نفوذ یا بهرهبرداری بیشتر فراهم کند. این مرحله نقش حیاتی در موفقیت نهایی حمله Replay ایفا میکند، زیرا کیفیت و ارزش اطلاعات ذخیره شده تعیین میکند که مهاجم تا چه حد میتواند به اهداف خود دست یابد.
فاز سوم: ارسال مجدد دادهها
در نهایت، آخرین مرحله از حمله Replay با ارسال مجدد دادههای شنود شده توسط مهاجم انجام میشود. در این مرحله، مهاجم تلاش میکند دادههایی را که از یک ارتباط ضبط کرده است، دقیقاً به همان شکل دوباره به شبکه وارد کند. هدف اصلی از ارسال مجدد، شبیه سازی یک تراکنش واقعی یا احراز هویت معتبر است، به طوری که سیستم مقصد نتواند تفاوتی میان ارتباط اصلی و ارتباط جعلی تشخیص دهد. در صورت موفقیتآمیز بودن این مرحله، مهاجم میتواند بدون نیاز به احراز هویت واقعی، به منابع یا سرویسها دسترسی پیدا کند، اقدام به انجام تراکنشهای جعلی نماید یا اطلاعات محرمانهای مانند دادههای کاربران را سرقت کند. این مرحله عملاً نقطه اوج حمله محسوب میشود، زیرا موفقیت آن میتواند به خسارات جدی امنیتی، مالی یا اطلاعاتی منجر شود.
حملات Replay بسته به موقعیت و هدف میتوانند اشکال مختلفی به خود بگیرند. در ادامه، انواع رایج این حملات همراه با جزئیات بیشتر توضیح داده شدهاند:
در این نوع حمله، مهاجم ابتدا اطلاعات احراز هویت، مانند نام کاربری و گذرواژه، را شنود کرده و پس از ضبط آنها، مجدداً به شبکه ارسال میکند تا به طور غیرمجاز وارد سیستمها یا حسابهای کاربری شود. این حمله تهدیدی جدی برای امنیت اطلاعات است، زیرا قادر است از سد بسیاری از مکانیزمهای امنیتی متداول، مانند فایروالها و سیستمهای تشخیص نفوذ، عبور کرده و بدون شناسایی، به سیستمهای حساس دسترسی پیدا کند. پس از موفقیت در این مرحله، مهاجم میتواند اقدام به سرقت اطلاعات کرده و یا بدافزارهایی را در سیستمهای آسیبپذیر نصب کند و از این طریق حملات بیشتری را انجام دهد. به عنوان مثال، در حمله Man-in-the-Middle، مهاجم میتواند اطلاعات ورود به یک حساب ایمیل یا حساب بانکی را در حین انتقال بین کاربر و سرویس گیرنده شنود کرده و پس از دریافت آنها، از حساب قربانی برای اهداف خود سوءاستفاده کند.
در این نوع حمله، مهاجم به طور خاص توکنهای نشست (Session Tokens) یا کوکیهای مربوط به کاربران را که برای حفظ وضعیت احراز هویت در طول یک جلسه کاربری استفاده میشوند، ضبط کرده و پس از آن این دادهها را مجدداً ارسال میکند تا بتواند Session کاربر را به سرقت برده و خود را به جای او معرفی کند. توکنهای نشست معمولاً در برنامههای تحت وب برای حفظ وضعیت احراز هویت کاربر استفاده میشوند، و در صورت عدم ایمنسازی صحیح، میتوانند توسط مهاجم شنود و مجدداً استفاده شوند. برای مثال، مهاجم میتواند از طریق شبکه وایفای ناامن، توکن نشست را دریافت کرده و از آن برای دسترسی به حساب خرید اینترنتی قربانی استفاده کند.
در این نوع حمله، هدف مهاجم تراکنشهای مالی است. او درخواستهای مرتبط با تراکنشهای مالی که از سمت کاربر به سیستم یا بانک ارسال میشود، شنود کرده و سپس آنها را چندین بار ارسال میکند تا پرداختهای غیرمجاز یا انتقال وجه انجام دهد. این حملات میتوانند در محیطهای بانکداری آنلاین و تجارت الکترونیک عواقب جدی به همراه داشته باشند، زیرا میتوانند باعث ایجاد اختلال در سیستمهای مالی شوند. برای جلوگیری از این حملات، معمولاً از شناسه تراکنش (Transaction ID) و timestamps برای یکتاسازی تراکنشها استفاده میشود.
در این نوع حمله، مهاجم بستههای داده را شنود و مجدداً ارسال میکند تا ارتباط بین سیستمها را مختل یا دستکاری کند. از این روش میتوان برای ایجاد اختلال در دادهها یا تغییر رفتار سیستم استفاده کرد. برای نمونه، مهاجم ممکن است بستههای داده در شبکه را ضبط کرده و مجدداً ارسال کند تا باعث از کار افتادن سرور یا دستکاری در نتایج یک فرآیند تحلیلی شود .
در سیستمهایی که از احراز هویت بیومتریک برای شناسایی و تایید هویت کاربران استفاده میکنند، مهاجمان ممکن است دادههای بیومتریک افراد (مانند اثر انگشت، اسکن چهره یا سایر ویژگیهای بیولوژیکی منحصر به فرد) را ضبط کرده و پس از آن، این دادهها را مجدداً ارسال کنند. با این روش، آنها قادر خواهند بود به طور غیرمجاز وارد سیستم شوند و مکانیزمهای امنیتی احراز هویت را دور بزنند.
مهاجمان ممکن است برای نفوذ به سیستم، به دقت بستههای داده را تجزیه و تحلیل کنند تا الگوهای توالی آنها را شناسایی کرده و شمارههای توالی(Sequence Number) بعدی در آینده را پیشبینی کنند. با استفاده از این اطلاعات، آنها قادر خواهند بود بستههای دادهای تولید کنند که به نظر میرسد بخشی از ارتباطات فعلی سیستم هستند. این روش به مهاجمین این امکان را میدهد که از مکانیزمهای امنیتی که بر اساس Sequence Number برای شناسایی ارتباطات معتبر طراحی شدهاند، عبور کنند و به طور غیرمجاز وارد سیستم شوند.
برای جلوگیری از این نوع حملات، روشهای مختلفی وجود دارد که در ادامه توضیح داده شدهاند:
در این روش، اعتبار پیامها از طریق امضای دیجیتال (Digital Signature) بررسی میشود. هر پیام دارای یک امضای منحصربه فرد است که با استفاده از کلید خصوصی فرستنده تولید میشود. این امضا به گیرنده امکان میدهد تا با استفاده از کلید عمومی فرستنده، صحت منبع پیام و عدم دستکاری محتوا در مسیر انتقال را تأیید کند. به همین دلیل، اگر مهاجمی سعی کند همان پیام را مجدداً ارسال کند، سیستم با تطبیق امضای دیجیتال و بررسی زمان یا شناسه یکتای پیام، آن را به عنوان پیامی تکراری، نامعتبر یا مخرب شناسایی کرده و از پذیرش آن خودداری میکند. این روش یکی از موثرترین راهکارها برای تضمین احراز هویت، یکپارچگی پیام (Integrity) و مقابله با حملات Replay محسوب میشود.
رمزنگاری دادههای در حال انتقال (Data-in-Transit Encryption) یکی از اصول حیاتی در امنیت اطلاعات است که از افشا، شنود و دستکاری اطلاعات هنگام عبور از شبکههای عمومی یا ناامن جلوگیری میکند. این فرآیند با استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری قوی مانند TLS یا IPsec، دادهها را به صورت رمزنگاری شده از مبدأ به مقصد منتقل میکند. در این روش، حتی اگر مهاجم موفق به رهگیری بستههای اطلاعاتی در حین انتقال شود، به دلیل استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری متقارن یا نامتقارن، محتوای دادهها برای وی غیرقابل خواندن و بیمعنا خواهد بود و نمیتواند از آنها دوباره استفاده کند.
استفاده از شناسههای یکتا (Unique Identifiers) یکی از مؤثرترین راهکارهای امنیتی برای جلوگیری از حملات Replay و اطمینان از اصالت و یکتایی هر تعامل یا تراکنش در سامانههای دیجیتال محسوب میشود. در این رویکرد، برای هر پیام، نشست یا درخواست، یک شناسه منحصر به فرد تولید میشود که تنها برای همان لحظه و همان رویداد معتبر است. این شناسهها میتوانند در قالبهایی مانند UUID،Nonce (اعداد تصادفی یک بار مصرف) باشند. عملکرد این شناسهها به گونهای است که سامانه مقصد میتواند با بررسی و تطبیق آنها تشخیص دهد که پیام، جدید و معتبر است یا تکراری و مشکوک. در صورتی که یک مهاجم تلاش کند همان پیام پیشین را با همان شناسه مجدداً ارسال کند، سیستم با شناسایی تکرار، آن را رد کرده و از پردازش آن جلوگیری میکند.
Timestamps یکی از مکانیزمهای مهم در افزایش امنیت ارتباطات دیجیتال و مقابله با حملات replay محسوب میشود. در این روش، هر پیام یا درخواست شامل یک timestamp است که لحظه دقیق ارسال آن را مشخص میکند. سیستم دریافت کننده با بررسی این timestamp، قادر است تشخیص دهد که پیام در یک بازه زمانی مجاز و قابل قبول ارسال شده یا خیر. چنانچه پیام با تأخیر غیرمعمول یا خارج از محدوده زمانی مورد انتظار دریافت شود، به عنوان پیام مشکوک یا مخرب شناسایی شده و از پردازش آن جلوگیری میشود.